جدول جو
جدول جو

معنی لس بس - جستجوی لغت در جدول جو

لس بس
(لِ بُ)
نام جزیره ای در دریای اژه یا بحرالجزائر. داریوش بزرگ آن را تسخیر کرده است. (ایران باستان ج 1 ص 655 و 692). صاحب قاموس الاعلام ترکی گوید: نام اصلی جزیره مدللی است. رجوع به مدللی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ بُ / بَ بَ / بِ بِ)
کلمه ای است که بدان گوسفندان را خوانند و شتران را زجر کنند و ناقه را انس دهند برای دوشیدن شیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بَ بَ)
ابن عمروجهنی هم سوگند بنی ساعده بن خزرج. (از الاصابه ج 1 قسم اول ص 186). یکی از انصار و صحابه است و در غزای بدر حضورداشته. (قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به منتهی الارب و الاستیعاب و امتاع الاسماع ص 63، 65، 76 و بسبسه شود، بیل زدن و هموار کردن زمین شخم کرده. (ناظم الاطباء). رجوع به بساردن و شعوری ج 1 ورق 207 شود
لغت نامه دهخدا
آهسته آهسته، آرام آرام
فرهنگ گویش مازندرانی